آبی عشق

شعر _ د استان کوتاه

آبی عشق

شعر _ د استان کوتاه

با تمام آرزوهایم رهایت میکنم

به غم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد

عجب از محبت من که در او اثر ندارد

غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد

دل من زغصه خون شد دل او خبر ندارد

 

با دلی لبریز از شوق صدایت میکنم

هر شب از این گوشه ی دنیا دعایت میکنم

تو دعا کردی که از من دور باشی من ولی

شکوه ی بی مهریت را با خدایت میکنم

بی حضورت روزهایم میرود من باز هم

لحظه هایم را فدای چشمهایت میکنم

باز احساس مرا بازیچه کردی نازنین

من ولی احساس خود را هم فدایت میکنم

آرزو کردی رها گردد دلم از شوق تو

با تمام آرزوهایم رهایت میکنم

نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا 11 آذر 1385 ساعت 11:41 ق.ظ

قشنگ بود اما منم مثله شما هستم

من متوجه نشدم . میشه بگید مثل منی یعنی چی و از چه نظر مثل من هستید
فکر می کنم منظورتون این بوده که وبلاگ شما هم مثل وبلاگه منه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد