کاش در بستر تنهایی تو
پیکرم شمع گنه می افروخت
ریشه زهد تو و حسرت من
زین گنه کاری شیرین می سوخت
کاش از شاخه سر سبز حیات
گل اندوه مرا میچیدی
کاش در شعر من ای مایه عمر
شعله راز مرا میدیدی
ابر بارنده به دریا میگفت
من نبارم تو کجا دریایی
در دلش خنده کنان دریا گفت
ابر بارنده تو خود از مایی
سلام
از این کاش گفتنها زیاده.مهم اینه که بهشون برسی.امیدوارم..
سلام
وبلاگت زیباست و متنها قشنگ
ممنون به من سر زدی و ممنون از کامنت
شاد باشی
در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او
دیدم غم است در می زند
ای دوستان بی وفا
از غم بیاموزید وفا
غم با آن همه بیگانگی
هر شب به من سر می زند
عیب نداره.تو اگه همش هم ببری مهم نیست ولی سعی کن با سلیقه بچینیشون.تازه اگه خواستی خوذدم بهت عکسامو میدم.بابای .خوشحال شدم
سلام . بابا ای ول خوشم اومد با مرام م م . مرسی از لطفتون . راستی با مرام
با تبادل لینک موافقید ؟؟ بای
سلام
وبلاگه خوب و متن های خوبی داری
موفق و پیروز باشی
سلام
واقعا وبت بی نظیره
از اینکه امشب connect شدم واز وب تو دیدن کردم خیلی خوشحالم
good bye